بررسي ميزان شيوع افسردگي و تاثير آن بر پيشرفت تحصيلي دانشجويان دختر

بررسي ميزان شيوع افسردگي و تاثير آن بر پيشرفت تحصيلي دانشجويان دختر

مقدمه

هر يك از ما در طول زندگي خويش حالات افسردگي را تجربه كرده ايم اين لحظات بحراني اغلب در قالب واژه هايي از قبيل غم و اندوه، گرفتگي، نااميدي يا واژه هايي كه از حس خوب بودن تهي هستند مثل يأس، بي قراري، ناراحتي، ناكامي بيان مي شوند. اين حالت بي حوصلگي و نااميدي زماني بر شخص مستولي مي شود كه وي شاهد فقدان يا مرگ يكي از عزيزان خويش يا شيء مورد علاقه يا عقيده اش باشد و يا آنها را در معرض خطر ببيند. استفاده رايج از واژه افسردگي در جامعه بيانگر همه گير بودن اين حالت در ميان افراد است. با اين وجود افسردگي يك اختلال خطرناك محسوب مي شود كه مي تواند زندگي فرد را از جنبه هاي گوناگون تحت تأثير قرار داده و آن را مختل سازد به طوري كه ديگر او قادر به ادامه كار و حفظ روابط خويش با ديگران نخواهد بود و در پاره اي اوقات در حالت افسردگي به خودكشي اقدام مي كند و به اين ترتيب زندگي خود را به مخاطره مي افكند.

15% افرادي كه به واسطه ي مجموعه اي از شرايط رواني به افسردگي مبتلا مي شوند سرانجام به خودكشي دست مي زنند و درصد بيشتري از آنها (تا 40%) تصميم به انجام اين كار مي گيرند.

افسردگي در بسياري از پژوهش ها شايع ترين اختلال رواني گزارش شده است و يكي از قديمي ترين بيماريهاي رواني است و در متون پزشكي به آن پرداخته اند. فرد خود بايد در اندرون خويش غارتگر اين ملانكولي بيمار گونه گردد اين حساسيت و آمادگي براي دردهاي روحي با وجود اعتدال عصبي اتفاق نادري است اين حالت را در شخص سالم به ندرت مي توان ديد حتي اگر زير فشار مشكلات محيط خود نيز قرار گرفته باشد بنابراين اندوه و افسردگي يك نوع درد روحي است كه به طور كلي براي زندگي سالم ناشناخته است (جيمز[1])

جان باولبي مي گويد: آسيب ديدن دلبستگي هاي اوليه و جدايي توأم با آسيب در دوران كودكي، زمينه ايجاد افسردگي را فراهم مي كند. به طوري كه گفته مي شود فقدان هاي دوران بزرگسالي مخصوصاً جواني موجب تجديد خاطر فقدان آسيب زايي كودكي مي گردند و به اين ترتيب بروز حملات افسردگي در بزرگسالان را تسريع مي كند(كاپلان و سادوك، رفيعي و سبحانيان 1387)

بيان مسئله:

زمينه پرداختن به افسردگي شايد بر مي گردد به زماني كه بقراط در چهار قرن پيش از ميلاد در اين زمينه بحث كرد و به صورت علمي افسردگي زماني را از هم جدا نمود بنابراين پرداختن به آن قدمتي همپاي تاريخ دارد زيرا در هر دوره اي عده اي پيدا مي شدند كه از وجود حملات افسردگي در عذاب بودند. در اجتماع امروزي و با توجه به پيشرفت جوامع سنتي در جهت صنعت و حركتي كه در اين راه انجام شده بحث انسانهايي مطرح مي شود كه به علت توان پايين نمي توانند خود را با شرايط وفق دهند و به دامن غم و ماتم پناه مي برند. امروزه بحث رقابت در عرصه هاي علم،صنعت، درآمد و غيره يكي از مهم ترين مسائل است كه براي انسانها صدمات جبران ناپذير روحي، رواني به بار مي آورد. بنابراين ضرورت دارد كه آگاهانه به اين موضوع نگريسته شود و به داشجويان در اين زمينه توجه ويژه مبذول شود (كاپلان و سادوك 1387) بايد ببينيم دلايل افسردگي اين قشر چه مي تواند باشد چه فاكتورهايي اين زمينه را در فرد پايه ريزي مي كند كه افراد را به سوي افسردگي مي كشاند.