پروپوزال بررسي مقايسه اي طرحواره ناسازگار اوليه، مكانيسم هاي دفاعي و پايگاه هويت در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار

پروپوزال بررسي مقايسه اي طرحواره ناسازگار اوليه، مكانيسم هاي دفاعي و پايگاه هويت در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار

عنوان پايان نامه به فارسي: بررسي مقايسه اي طرحواره ناسازگار اوليه، مكانيسم هاي دفاعي و پايگاه هويت در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار

عنوان پايان نامه به انگليسي:    

     Defenses Mechanism  in            Early Maladaptive Schemas ,Identity Status and   Comparing

 and normal people  abuse   Substance

كلمات كليدي: طرحواره هاي ناسازگار اوليه، مكانيسم هاي دفاعي، پايگاه هويت، سوء مصرف مواد

پرسش اصلي پژوهش : آيا بين طرحواره هاي ناسازگار اوليه، مكانيسم دفاعي و پايگاه هويت در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد عادي تفاوت وجود دارد؟

بيان مسئله:

امروزه دولت ها هزينه گزافي براي مبارزه با سوء مصرف[1] مواد متحمل مي گردند چرا كه اين پديده به عنوان معضلي فردي و اجتماعي كانون توجه متخصصين در حوزه هاي مختلف قرار گرفته است. اهميت ايجاد راهبردهاي پيشگيري و درمان موثر بي شك سالهاست كه بر همگان روشن شده است. اما عليرغم تلاش هاي روز افزوني كه در راستاي پيشگيري و درمان سوء مصرف مواد صورت مي گيرد ما همچنان شاهد انتشار آمارهاي فزآينده اي از سوي سازمان بهداشت جهاني و انجمن روانپزشكي آمريكا در زمينه شيوع سوء مصرف مواد و مشكلات وابسته به آن هستيم. (لووينسون[i] و همكاران، 1997).

امروزه اعتياد يك بيماري زيستي- رواني اجتماعي² قلمداد مي شود و عوامل متعددي در گرايش به سوء مصرف مواد مخدر موثر است.در حال حاضر سوء مصرف مواد به اين صورت تعريف ميشود : الگوي ناسازگارانه مصرف مواد كه ظرف يك دوره 12 ماهه روي مي دهد و به اختلال يا پريشاني شديد منجر مي شود كه با يك مورد زير يا بيشتر مشخص مي شود :

(1) ناتواني در برآورده كردن تعهدات (2) مصرف مواد در موقعيت هايي كه از لحاظ جسماني خطرناك هستند (3) مشكلات قانوني، يا (4) مشكلات ميان فردي. افرادي كه مواد را سوء مصرف مي كنند، در مي يابند كه زندگيشان از چند جهت تحت تاثير قرار گرفته است. آنها تعهدات شغلي خود را ناديده مي گيرند و تعهدات آنها در قبال خانه و خانواده تحليل مي رود. ( هالجين و همكاران ، 2003، يحيي سيد محمدي ، 1387).

در نظر سنجي به عمل آمده، بالغ بر 85 درصد مردم پس از بيكاري و فقر مقوله اعتياد و مواد مخدر را به عنوان سومين عامل تهديد كشور مطرح كرده اند. (صرامي حميد 1387) بتابراين با توجه به اهميت شيوع سوء مصرف مواد و آثار جانبي آ ن ضرورت مي طلبد كه علل و عوامل موثر در گرايش به سوء مصرف مواد شناخته شوند نا از اين طريق پيشگيري ودرمان مناسبي صورت گيرد.اولين متغيري كه در پژوهش حاضردر مورد بيماران مبتلا به سوء مصرف مواد مورد بررسي قرار مي گيرد طرحواره هاي ناسازگار اوليه³ است به باور يانگ⁴(1990) طرحواره هاي ناسازگار اوليه ساختارهاي شناختي عميق شامل باورهايي درباره خود هستند طرح واره ها سازمانهايي از واقعيت هستند كه به صورت نتيجه تجربيات عيني از محيط رشد مي يابند. بويژه آنهايي كه از اوايل زندگي به وجود آمده اند تاثير معنادارتري دارند رشد طرحواره هاي اغلب به دوران كودكي باز مي گردد مطابق نظر يانگ (1999) بعضي از افراد به خاطر تجارب كو[2]دكي منفي طرحواره هاي ناسازگار اوليه را ايجاد مي كنند كه بر شيوه تفكر احساس و رفتار آنها در روابط صميمانه بعدي و ساير جنبه هاي زندگيشان تاثير مي[3] گذارند طترحواره هايي كه در سنين اوليه رشد يافته اند اغلب خارج از حوزه آگاهي قرار دارند و زماني كه محركهاي زندگي يك يا چند طرحواره را تحريك مي كنند آن وقت فعال مي شوند. و اطلاعات شخصي را مطابق با اين طرحواره ها به صورت اتوماتيك پردازش مي كنند) يانگ معتقد است. كه طرحواره ها به دليل ارضاء تشرف نيازهاي هيجاني اساسي دوران كودكي بوجود مي آيند كه اين نيازها عبارتند از: دلبستگي ايمن به ديگران، خود گرداني كفايت و هويت، آزادي در بيان نيازها و هيجانهاي سالم، خود انگيختگي و تفريح، محدوديت هاي واقع بينانه و خويشتن داري (يانگ و همكاران، ترجمه حميدپور و اندرز، 1383). از سوي ديگر با توجه به مراحل رشد رواني اجتماعي در ديدگاه اريكسون¹ (1950) مي توان چنين استدلال كرد كه حل موفقيت اميز هر يك از مراحل به يك طرحواره سازگار منجر ميشود در حاليكه شكست در آن مرحله باعث ايجاد يك طرحواره ناسازگار مي گردد.