بررسي تاثيربازارگرايي(MO) بر عملكرد تجاري شركت با رويكرد مديريت كيفيت فراگير (TQM)، در صنعت مواد¬غذايي در استان چهار¬محال وبختياري
مقاله بررسي تاثيربازارگرايي(MO) بر عملكرد تجاري شركت با رويكرد مديريت كيفيت فراگير (TQM)، در صنعت مواد غذايي در استان چهار محال وبختياري |
![]() |
دسته بندي | مديريت |
فرمت فايل | word |
حجم فايل | 49 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 29 |
مقاله بررسي تاثيربازارگرايي(MO) بر عملكرد تجاري شركت با رويكرد مديريت كيفيت فراگير (TQM)،
در صنعت مواد غذايي در استان چهار محال وبختياري
چكيده
تا كنون تحقيقات بسياري دررابطه با تاثير بازارگرايي بر عملكردكسب وكار شركتها انجام شده، كه نتايج آنها منجر به گرايش افراطي شركتها به بازار و خارج شركت، بدون توجه به عوامل دروني شركت و محصول خود ميباشد. اين مقاله به بررسي تاثير بازارگرايي بر عملكرد تجاري با رويكرد مديريت كيفيت فراگير ميپردازد. لذا هدف آن پيشنهاد يك الگوي نظري در جهت توجه همزمان شركتها به عوامل دروني شركت، از جمله محصول و عوامل بيروني من جمله بازار است و همچنين ميتواند الگويي مناسب براي استفاده در صنايع مختلف كشور باشد. اين تحقيق از نظر روش، توصيفي– پيمايشي مبتني بر همبستگي ميباشد. شركتهاي فعال در صنعت مواد غذايي در استان چهارمحال و بختياري بهعنوان جامعه آماري تحقيق در نظر گرفته شدهاند. در راستاي هدف تحقيق، با تلفيق عناصر بازارگرايي و مديريت كيفيت فراگير و با استفاده از مدل يابي معادلات ساختاري، الگويي در چارچوب يك مدل مفهومي، ارائه ميشود. اين مدل توسعه مدل مديريت كيفيت فراگير، با تلفيق آن با عناصر بازارگرايي است بنابراين استفاده از آن يك رويكرد تلفيقي براي استراتژي تجارت است.
نتايج حاصل از بررسي فرضيات اين تحقيق نشان ميدهد، تاثير غيرمستقيم بازارگرايي و با حضور فعاليتهاي مديريت كيفيت فراگير، از تاثير مستقيم آن برعملكرد كسب و كاردر شركتهاي مورد بررسي بيشتراست. همچنين بر اساس نتايج اين تحقيق، فعاليتهاي صرف بازارگرايي، برخلاف بسياري از تحقيقات ديگر در اين زمينه، تاثيري بر عملكرد كسب وكار ندارد. بنابراين فعاليتهاي بازارگرايي تنها با حضور سيستم مديريت كيفيت فراگير منجر به بهبود عملكرد كسب و كار خواهد شد.
واژگان كليدي: بازارگرايي ، مديريت كيفيت فراگير ، عملكرد كسب وكـار
1- مقدمه
امروزه كيفيت يك لغت شناخته شده در سراسر جهان است و بهشدت موردتوجه مشتريان قرار گرفته است، چرا كه مشتريان به كيفيت بيش از گذشته اهميت ميدهند، واز محصولاتي استقبال ميكنند كه بيشترين رضايت را در آنها ايجاد نمايد، بدينوسيله سازمانها، ساختار تشكيلاتي خود را بر اساس مشتريگرايي تغيير دادهاند و كيفيت را مساوي ارضاي نياز مشتريان خود تعريف نمودند.
همانطور كه ميدانيم موفقيت شركتها و مؤسسات امروزي در گرو شناخت هر چه بيشتر از مشتريان و رقبا و ساير عوامل تأثيرگذار بر بازار است. نيازها و خواستهاي مشتريان همواره درحال تغييرهستند و تنها در صورت شناخت اين تغييرات است كه شركت ميتواند موفق شود. از طرفي رقبا نيز به دنبال جذب مشتريان بيشتر براي خود هستند و در اين راه از هيچ كوششي چشمپوشي نخواهند كرد. همچنين تغيير شرايط بازار و قوانين حاكم بر آن مانند تغييرات تكنولوژيك، قوانين و ... هم ميتواند موفقيت مؤسسات را در يك بازار تحت تأثير خود قرار دهد و شناخت و پيشبيني اين عوامل و ارائه راهكار مناسب در برخورد با آنها نقش كليدي در موفقيت مؤسسه در بازار هدف بازي خواهد كرد. از اين رو گرايش به بازار و نيازهاي مشتريان اولين ويژگي بازاريابي جديد است. در بازارگرايي رضايت مشتريان هسته فعاليت شركت را تشكيل ميدهد و كليه فعاليتهاي شركت بايد در راستاي ارضاي نيازهاي مشتريان باشد.[9، ص7 ]
Market Orientation - [1]
Total Quality Management - [2]
Bussiness Performanc - [3]
- یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۹۵ | ۱۸:۲۲
- ۱۴ بازديد
- ۰ نظر