اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي

دانلود مقاله،پروژه،پايان نامه،گزارش كار آموزي

اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي

اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي

دانلود پروپوزال و روش تحقيق پايان نامه كارشناسي ارشد اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي

دانلود اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي

دانلود پروپوزال و روش تحقيق پايان نامه كارشناسي ارشد اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي
دانلود مقاله
دانلود تحقيق
دانلود نرم افزار
دانلود اندرويد
دانلود پايان نامه
دانلود پايان نامه كارشناسي
دانلود پايان نامه ارشد
دانلود پروژه
دانلود پروژه پاياني
دانلود پروپوزال
دانلود گزارش كار آموزي
دانلود پاورپوينت
دانلود پرسشنامه
دانلود
دسته بندي پايان نامه
فرمت فايل docx
حجم فايل 36 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 9

اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي

دانلود پروپوزال و روش تحقيق پايان نامه كارشناسي ارشد

در 98 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

 

 

اطلاعات مربوط به پايان ‏نامه:

عنوان تحقيق به فارسي: اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي

 

پرسش اصلي پژوهش:

1-         آيا واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي موثر است ؟

 

  بيان مسئله: بيان مسأله اساسي تحقيق به طور كلي (شامل تشريح مسأله و معرفي آن، بيان جنبه‏هاي مجهول و مبهم، بيان متغيرهاي مربوطه و منظور از تحقيق به صورت مستند) :

خلق بر طبق تعريف عبارت است از احساس هيجاني نافذي كه درك و نگرش فرد نسبت به خود، ديگران، و در كل نسبت به محيط را عميقاً تحت تأثير قرار مي‌دهد (كاپلان و سادوك، 1385).

خلق ممكن است طبيعي، بالا يا پايين باشد. شخص طبيعي طيف وسيعي از خلق‌ها را تجربه مي‌كند و به همان نسبت مجموعه‌اي از تجليات عاطفي نيز دارد. شخص عادي  قادر به كنترل اخلاق و عواطف خود است. اختلالات خلقي حالات باليني هستند كه با اختلال خلق، فقدان احساس كنترل بر خلق، و تجربه ذهني ناراحتي شديد همراه هستند. ( كاپلان و سادوك، 1379).

 اختلالات خلقي به دليل اين كه يكي از خصوصيات اساسي آنها غير عادي بودن خلق است به اين نام مشهور شده‌اند. امروزه اين اصطلاح محدود به اختلالاتي است كه به شكل افسردگي يا نشئه ظاهر مي‌شوند (گلدر و همكاران، 1382)

كساني كه خلق بالا دارند (مانيا)، حالت انبساط خاطر، پرش افكار، كاهش خواب، افزايش احترام به نفس و افكار بزرگ منشانه نشان مي‌دهند. افرادي كه خلق پايين دارند (افسردگي)، با كاهش انرژي و علاقه، احساس گناه، اشكال در تمركز، بي‌اشتهايي و افكار مرگ و خودكشي مشخص هستند. اين اختلالات عملاً هميشه  منجر به اختلال در عملكرد شغلي، روابط اجتماعي و بين فردي مي‌گردد (كاپلان و سادوك، 1379). مردم موارد افسردگي را از زمان‌هاي بسيار دور ثبت كرده‌اند، و توصيف‌هائي از آنچه امروزه اختلالات خلقي مي‌خوانيم، در بسياري از منابع طبي قديم وجود دادر. حدود 450 سال قبل از ميلاد، بقراط اصطلاح ماني و ملانكولي را براي توصيف اختلالات رواني به كار برد (كاپلان و سادوك، 1379).

حدود پانصد سال پس از بقراط، اوائل قرن دوم بعد از ميلاد، آرتائوس كاپادوچيا  رابطه بين ماني و ملانكولي را كشف كرد (پورافكاري، 1369).

در حدود 100 سال قبل از ميلاد، كورنليوس سلسوس  افسردگي را ناشي از صفراي سياه معرفي نمود. اين اصطلاح را پزشكان ديگر از جمله ارسطو (120 تا 180 بعد از ميلاد) و جالينوس (129 تا 199 بعد از ميلاد) نيز به كار بردند. همين طور الكساندر ترالز  در قرن ششم (كاپلان و سالوك، 1379).

در قرون وسطي،طبابت در ممالك اسلامي رونق داشت و دانشمندان نظير رازي و ابن‌سينا و ميموند  (پزشك يهودي) ملانكولي را بيماري مشخصي تلقي كردند و هنرمندان آن زمان نيز اين بيماري را به تصوير كشاندن مثل ملانكولي اثر آلبرت دورر (بهرامي و نيكيار، 1384).

در سال 1854 ژول فالره حالتي را توصيف نمود و آن را جنون ادواري  ناميد.چنين بيماراني متناوباً حالات خلقي ماني و افسردگي را تجربه مي‌كنند. ژول بايارژه جنون دو شكلي  را شرح داد كه در آن بيمار دچار افسردگي عميقي مي‌شود كه به حالت بهت افتاده و بالاخره از آن بهبود مي‌يابد. در سال 1882، كارل كالبام  روانپزشك آلماني، با استفاده از اصطلاح «سايكلوتايمي» ماني و افسردگي را مراحل مختلف يك بيماري توصيف نمود. در سال 1899، اميل كرپيلن ، بر اساس معلومات روانپزشكان فرانسوي  و آلماني، مفهوم بيماري منيك- دپرسيو را شرح داد (همان منبع).

دانلود اثر بخشي واقعيت درماني بر كاهش اختلالات خلقي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.