نقش هوش معنوي و خود كارآمدي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت در بين دانشجويان

نقش هوش معنوي و خود كارآمدي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت در بين دانشجويان

دانلود پروپوزال و روش تحقيق پايان نامه كارشناسي ارشد نقش هوش معنوي و خود كارآمدي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت در بين دانشجويان به همراه فهرست منابع و مواخذ در 18 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

دانلود نقش هوش معنوي و خود كارآمدي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت در بين دانشجويان

دانلود پروپوزال كارشناسي ارشد نقش هوش معنوي و خود كارآمدي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت در بين دانشجويان
دانلود مقاله
دانلود تحقيق
دانلود نرم افزار
دانلود اندرويد
دانلود پايان نامه
دانلود پايان نامه كارشناسي
دانلود پايان نامه ارشد
دانلود پروژه
دانلود پروژه پاياني
دانلود پروپوزال
دانلود گزارش كار آموزي
دانلود پاورپوينت
دانل
دسته بندي پايان نامه
فرمت فايل docx
حجم فايل 38 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 18

نقش هوش معنوي و خود كارآمدي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت در بين دانشجويان 

دانلود پروپوزال و روش تحقيق پايان نامه  كارشناسي ارشد

نقش هوش معنوي و خود كارآمدي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت در بين دانشجويان به همراه فهرست منابع و مواخذ 

در 18 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

خلاصه قسمتي از متن پايان نامه:

بيان مسأله اساسي تحقيق به طور كلي (شامل تشريح مسأله و معرفي آن، بيان جنبه‏هاي مجهول و مبهم، بيان متغيرهاي مربوطه و منظور از تحقيق) :

انگيزش متغيري فرضي است كه روانشناسان تربيتي بود و نبود و درجات آن را در دانش آموزان از راه مشاهدة رفتار و يا نمرات درسي در فضاي آموزشي استنباط ميكنند (ريو ،2005). منظور از انگيزة پيشرفت ميل يا اشتياق براي كسب موفقيت و شركت در فعاليتهايي است كه موفقيت در آنها به كوشش و توانايي شخص وابسته است. (اسلاوين ، 2006، ترجمه: سيدمحمدي،1385 ).

 پياژه، يكي از طرفداران روانشناسي تحولي، معتقد است كه تغييرات در تحول شناختي  تدريجي است و هرگز ناگهاني اتفاق نميافتد (شريفي درآمدي، 1380). عوامل انگيزشي و شناختي از جمله عوامل درون فردي مؤثر بر يادگيري محسوب مي شوند. روان شناسان و متخصصان تعليم و تربيت از ديرباز به بررسي تأثير عوامل انگيزشي در يادگيري و عملكرد دانش آموزان در حوزه هاي گوناگون درسي توجه داشته اند (لينن برينك و پنتريچ  ،2002، به نقل از محسن پور).

خودكارآمدي ، يكي از مفاهيم مورد تأكيد در نظريه هاي يادگيري است . خودكارآمدي به قضاوت فرد در مورد توانايي هاي خود براي انجام موفقيت آميز يك تكليف يا كار گفته مي شود. (وولفلك و همكاران ، 2004؛ به نقل از سيف ،1387).

به نظر بندورا خودكارآمدي، به نقش اعتماد، اطمينان و عزّت نفس فرد نسبت به تواناييهايش در انجام رفتار نا خواسته شده از وي تأكيد دارد (بندوراو آدامز ،2002) باورهاي خودكارآمدي تعيين مي كند كه افراد تا چه اندازه براي فعاليت هاي خود انرژي صرف ميكنند و تا چه ميزان در برابر موانع مقاومت مي نمايند.(پاجاراس  و شانك ،2001 ؛ به نقل از زينلي پور و همكاران، 1388).

خودكارآمدي بر رفتار فرد بسيار تأثيرگذار است . به عنوان مثال، دانش آموز داراي خودكارآمدي سطح پايين ممكن است حتي براي يك امتحان خودش را آماده نكند ؛ زيرا فكر ميكند كه هر اندازه زحمت بكشد، فايده اي نخواهد داشت (سانتروك ،2004؛ به نقل از سيف، 1387). در مقابل، شخص برخوردار از خودكارآمدي سطح بالا در انجام كارها اميدوارتر و موفق تر است . بدين ترتيب، يادگيري ما به وسيله ي خودكارآمدي سطح پايين محدود مي شود و به وسيله ي خودكارآمدي سطح بالا افزايش مي يابد (سيف، 1387) بنابراين، خودكارآمدي اطميناني است كه شخص، رفتار خاص را با موفقيت به اجرا مي گذارد و انتظار نتايج به دست آمده را دارد (بندورا و اس چاك ،2005).به طور كلي هنگامي كه افراد بر اين باور باشند كه قابليت ها و تواناييهاي لازم براي انجام كار يا فعاليتي را دارند، براي انجام آن تكليف وقت بيشتر ي صرف ميكنند و در نهايت به نتايج بهتري دست پيدا خواهند كرد . ادراك افراد از خود، بر تفكر، انگيزش، عملكرد و هيجانات فرد تأثير مي گذارد(پروين،1374؛به نقل از زينلي پور و همكاران، 1388) گرين، ميلر، كروسن و آكي (2004، به نقل از بختيارپور و همكاران،1389 ) خودكارآمدي را عاملي مهم در پيش بيني عملكرد تحصيلي در حوزه هاي خاص قلمداد كردند.ولتز (2004؛ به نقل از بختيارپور و همكاران، 1389) در مطالعه اي نشا ن داد كه خودكارآمدي، با سطوح بالاي بهره گيري از راهبردهاي شناختي و فراشناختي و هم چنين پايداري در انجام دادن تكاليف درسي رابطه ي معناداري دارد. نتايج پژوهش هاي پنتريچ و ديگروت نشان داد كه شركت كنندگاني كه آموزش خودكارآمدي را ديدند نسبت به گروه كنترل از عملكرد تحصيلي بهتري برخوردار بودند.

از سوي ديگر، يكي از عوامل مؤثر در گرايش افراد به مطالعه و يادگيري، انگيزش پيشرفت مي باشد. در واقع، اين عامل ، نقش اساسي و مهمي در يادگيري دارد و موتور حركت فرد براي رفتارهايي است كه به يادگيري بهتر و مؤثرتر منجر ميشود . به همين دليل، يكي از متغيرهاي مورد مطالعه در پژوهش حاضر، انگيزه ي پيشرفت است . واضعان اصلي نظريه ي انگيزش پيشرفت مك كللند و همكاران  (1395) هستند. انگيزه ي پيشرفت، يعني ميل يا اشتياق براي كسب موفقيت و شركت در فعاليت هايي كه موفقيت در آن ها به كوشش و توانايي شخصي وابسته است. (اسلاوين ، 2006؛ به نقل از سيدمحمدي).

باورهاي خودكارآمدي، احساس، فكر، رفتار و انگيزه ي فراگيران را تحت تأثير قرار مي دهد(بندورا ،1993 ؛ به نقل از زيمرمن ، 2006).طبق پژوهشهاي مك كان (1999) دانش آموزاني كه از سطح خودكارآمدي بالايي برخوردارند، نسبت به نتايج كار خود نيز ديدگاه مثبتي دارند. بنابراين چنين به نظر ميرسد كه سطح خودكارآمدي بالا باعث افزايش انگيزه ي پيشرفت و برانگيختگي دروني در فرد ميگردد. دانش آموزاني كه از درون برانگيخته ميشوند،عمدتاً هدفشان فهميدن مطالب است. يافته هاي پژوهش عباسيانفرد و همكاران (1389)نشان داد كه خودكارآمدي در چهار بعد خودرهبري، خودتنظيمي، خودتهييجي و خودباوري با انگيزه ي پيشرفت رابطه دارد. بين انگيزه ي پيشرفت و خودكارآمدي رابطه ي تداخلي و تعاملي وجود دارد. معمولاً دانش آموزان با خودكارآمدي بالا شاهد موفقيتهاي چشمگيري در موقعيت هاي تحصيلي خود هستند. (بندورا، 1986 ؛ به نقل از عباسيانفرد و همكاران، 1389).

مفهوم هوش معنوي در ادبيات آكادميك روان شناسي براي اولين بار در سال 1996 توسط استيونز و بعد در سال 1999 توسط امونز مطرح شد. به موازات اين جريان، گاردنر  (1999) مفهوم هوش معنوي را در ابعاد مختلف مورد نقد و بررسي قرار داد و پذيرش اين مفهوم تركيبي، معنويت و هوش را به چالش كشيد. هوش معنوي، موضوع جالب و جديدي است كه مطالب نظري و نيز يافته هاي پژوهشي و تجربي در مورد آن بسيار اندك است. اخيراً، اين موضوع نظر بسياري از صاحب نظرات و محققان را به خود جلب كرده است. هوش معنوي قادر است هشياري يا احساس پيوند با يك قدرت برتر يا يك وجود مقدس را تسهيل كند يا افزايش دهد. (سيكس و تورنس، 2009) هوش معنوي سازه هاي معنويت و هوش را درون يك سازه جديد تركيب مي كند. در حالي كه معنويت با جستجو و تجربه عناصر مقدس، معنا، هوشياري اوج يافته و تعالي در ارتباط است كه از چنين موضوعات معنوي براي تطابق و كنش اثربخش و توليد محصولات و پيامدهاي با ارزش استفاده مي كند. (امونز ، 2000).به طور كلي مي توان پيدايش سازه هوش معنوي را به عنوان كاربرد ظرفيت ها و منابع معنوي در زمينه ها و موقعيت هاي عملي در نظر گرفت. افراد زماني هوش معنوي را به كار مي برند كه بخواهند از ظرفيت ها و منابع معنوي براي تصميم گيري هاي مهم و انديشه در موضوعات معنوي براي تصميم گيري هاي مهم و انديشه در موضوعات و جودي يا تلاش در جهت حل مسائل روزانه استفاده كنند.(امونز و همكاران، 2000 ) بنابراين، هوش معنوي موضوعات ذهني معنويت را با تكاليف بيروني جهان واقعي ادغام مي كند.

با توجه به مطالب پژوهش حاضر در پي دستيابي به پاسخ اين پرسش است كه هوش معنوي و خود كارآمدي چه نقشي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت دانشجويان دارند؟

دانلود نقش هوش معنوي و خود كارآمدي در پيش بيني انگيزش تحصيلي و انگيزش پيشرفت در بين دانشجويان

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.