پايان نامه مديريت صنعتي

بررسي نقش انگيزش در بهبود اثربخشي كاركنان

پيشگفتار

آدمي از دير باز در پي شناخت ذات خويش بوده است.معرفت نفس پديده اي تازه و نو ظهور نيست و قدمتي به تاريخ بشريت و فرهنگ و تمدن دارد.

تا آنجا كه پوييدن راه كمال و دست يازيدن به خوشبختي را هم تراز و معادل كشف قلمرو باطن به شمار اورده اند.

هرچند كه معيار هاي فردي و اجتماعي تفاوت هاي بارزي دارد،ولي با نگرش ژرف در اعماق وجود به اين نكته پي خواهيم برد كه حكمران بلامنازع قلمرو بيكران ضمير باطن نيروي انديشه و تعقل است كه هم جهان عيني و حيات بيروني ما را تشكيل ميدهد و هم به صورت قدرتي قاهر به ما فرمان مي راند و سرنوشت و تقديرمان را رقم ميزند وشگفتي ها مي افريند.

اگر بتوان با تمرين هاي القائي و تلقينات مكرر گفته هايي را به ضمير باطن روانه كرد كه حاوي پيام هاي خير و شادي و خوش بيني و اميد باشد واز افكار تيره ومايوس كننده و منفي در آن اثري نباشد،ميتوان به دروازه هاي سعادت و خوش بختي راه يافت و زندگي را با رنگي روشن و شاد گونه ديد و ابر هاي اندوه وملال را براي هميشه از افق دل پراكنده كرد.

ترديدي نيست،ناملايمات و دشواري هاي زندگي گاه چنان لاينحل و دشوار جلوه ميكنند كه انسان خود را در ورطه اي هولناك مي يابد كه راه به جايي ندارد و كوه ياس چنان او را در زير بار گران خود خم مي كند كه ياراي سر بلند كردن و چاره انديشي و تدبير برايش باقي نمي ماند.

زندگي هر كس مولد و مصنوع افكار خود اوست و اگر انسان از قدرت لا يزال هوش وشعور باطن خود بهره بجويد،لاجرم عمري را در حقارت و خفت و خواري و ناتواني سپري خواهد كرد و از شيريني زندگي بهره اي نخواهد برد.

مقدمه

بحث انگيزش مبحثي است كه امروزه شديدا مورد توجه دانشمندان علوم رفتاري و روانشناسي صنعتي قرار گرفته است.

به دليل پيچيدگي رفتار انسان،پيش بيني آن ممكن نيست و مديريت كنترل زيادي روي آن ندارد ودر نتيجه درك رفتار انسان و تاثير مثبت بر آن مي تواند بهره وري را زياد و عملكرد را بهبود بخشد.

كار شناسان در بسياري از بررسي ها به اين نتيجه رسيده اند كه بيماري هاي رواني و استرس و افسردگي نه تنها باعث شده كه كارايي كارمندان پايين بيايد

وموجب كاهش ميزان توليد و بازدهي شود،بلكه از مرغوبيت و كيفيت كالا ها و خدمات ارائه شده هم كاسته شده است.

وقتي گفته ميشود مدير در كاركنان انگيزش ايجاد ميكند منظور اين است كه مدير اگاهانه با برداشتن قدم هايي سعي در تامين نيازهاي كاركنان ميكند تا به اين وسيله كاركنان هم به ميل او رفتار كنند.

وقتي مدير در كاركنان خود انگيزش ايجاد ميكند مي تواند از خود بپرسد:

•           چطور ميتوانم كارمند خود را چالشگر و موثر باقي نگهدارم؟

•           چطور ميتوانم كارمند غير مولد را به كار تشويق كنم؟

•           چطور ميتوانم كارمند را براي استفاده كامل از توانايي هايش تشويق كنم؟

•           چطور ميتوانم كارمند را براي خلاقيت در كار تشويق كنم؟

با مطالعه رفتار انسان و درك آن مديريت قادر است راه هايي را براي پاسخ بهتر به اين سوال ها پيدا كند و در جهت بهبود عملكرد كاركنان قدم بردارد.

ميزان كاركرد هر كارمندي از يك طرف بستگي به توانايي هاي او دارد واز طرف ديگر تابع انگيزش اوست.

فهرست:

فصل اول

پيشگفتار 

مقدمه    

تاريخچه 

نمودار سازماني    

فرصت ها

تهديد ها  

نقاط قوت

نقاط ضعف         

فصل دوم

معرفي واحد         

نقش توسعه منابع انساني در كارآيي

و اثربخشي سازمان

تئوري برابري      

اثربخشي واهداف سازمان     

فصل سوم

مسئله تحقيق        

اهميت و ضرورت تحقيق     

اهداف تحقيق       

جنبه جديد بودن و نوآوري تحقيق        

فرضيه تحقيق      

متغير هلي تحقيق  

قلمروهاي تحقيق   

نوع تحقيق          

جامعه آماري        

نمونه آماري        

روش گرد آوري اطلاعات    

ابزار گرد آوري اطلاعات    

تجزيه تحليل يافته ها و داده هاي تحقيق

آزمون فرضيه و تفسير نتايج 

نتيجه گيري         

منابع و ماخذ        

جداول و نمودارها